لینک باکس افزایش بازدید
به گزارش سرویس ورزشی بی باک، اگرچه ناصرخان نیز همچون همه ما انسانها، سهوا و شاید هم عمدا گرفتار افراط و تفریطهای بود و در پاره ای از موارد، اظهار نظرهای احساساتی و اشتباهش دل برخی از مردم را رنجاند امّا واقعیت آن است که وی برخلاف برخی مشاهیر، مهر ننگین وطن فروشی و خیانت به اسلام و انقلاب و جفای به مردم کشورش را بر پیشانی خود نزد.
اغلب معترفند که ناصر حجازی اگر مساله ای را از دیگاه خود درست می دانست، اهل معامله نبود و بدون تعارفات بی مزه و شوم ، بسیار رک و صریح اعتقاد خود را بر زبان جاری می کرد و قصد و نیتش عموما خیر و اصلاح روندهای غلط رایج در ورزش کشور بود از همین رو جا داشت تا او را به میزان فهم و ایمان و لیاقتش، مورد تقدیر و تجلیل قرار دهیم.
شادروان حجازی چهارم خرداد ماه پس از یک دوره بیماری طولانی سرطان، در بیمارستان کسری چشم از جهان فروبست و جمعه دهم تیرماه مراسم چهلم وی، ساعت ۱۱ صبح در بهشت زهرا قطعه ” نامآوران” برگزار شد.
با اینکه همه انسانها بعد از مرگ شدیدا نیازمند طلب مغفرت از جانب دوستان و خیرات معنوی آنان می باشند و جز قرائت قرآن و دعا و اعمال وارده شده در شرع مقدس اسلام هیچ مساله و رفتاری به درد آن دنیای میت نمی خورد، متاسفانه عموم برنامه های مراسم چهلم ناصر حجازی صرفا تبلیغاتی و در راستای تامین خوراک رسانه ای بود.
فوتبالی ها و کسانیکه ادعای دوستی شان با ناصر خان گوش فلک را کر کرده است، تنها کاری که برای شادی روح این اسطوره فوتبال کردند، برگزاری یک دیدار دوستانه بود!
به گزارش خبرنگار ما، دیدار دوستانه بین تیم پیشکسوتان استقلال با رسانههای ورزش به مناسبت چهلمین روز درگذشت حجازی صبح پنج شنبه نهم تیرماه برگزار شد و پیشکسوتان استقلال با نتیجهی ۳ بر صفر تیم رسانههای ورزش را شکست دادند و اینکه تا چه حد روح ناصرخان از برکات معنوی این دیدار فیض برد، برای کسی مهم نبود!
این تمام ماجرا نبود بلکه عده ای به ظاهر سینه چاک ناصرخان هم ساعت ۱۱ صبح روز بعد در قطعه ” نام آوران” بهشت زهرا(س) جمع شدند و به جای قرائت قرآن و فاتحه خواندن بر سر مزار وی، با کف زدن و شعارهای ورزشگاهی که هیچ محتوای دینی و تاثیر معنوی برای شادی روح مرحوم حجازی نداشت، علاوه بر برانگیختن تعجب سایر عزاداران در بهشت زهرا(س)، برای لحظاتی تن ناصرخان را نیز لرزاندند.
در اوج همین شعار دادنها و کف زدنهای بی خاصیت و بدعت آمیز بود که جوانی به قصد لیدری وسط آمد و شاید روح ناصرخان برای لحظه ای امیدوار به برچیده شدن بساط بدعت ها و رفتارهای نسنجیده و قبیح شد، امّا متاسفانه لیدر با صدای کلفت کرده اش بدعت بی ثمره معنوی دیگری را درخواست کرد و گفت: ” یک دقیقه سکوت برای شادی روح ناصرخان!”
امیدواریم متولیان اینگونه مراسمات، حساب شده تر و معقول تر به اینگونه مسائل بنگرند و اجازه ندهند تا عده ای با رفتارهای نسنجیده خود که نه تنها برای شادی روح میت ثمره ای ندارد بلکه منجر به هتک حرمت وی می شود، سنتهای معنوی را نادیده بگیرند و به اعمال و رفتارهای بدعت آمیز روی آورند.
نظرات شما عزیزان: